مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي چيست؟
زبان انگليسي يكي از مهمترين زبانهاي دنيا براي يادگيري است. دو بخش مهم در يادگيري زبان وجود دارد. گرامر زبان انگليسي و مكالمه زبان انگليسي.
هر دو بخش از بخش هاي كوچكتري مانند يادگيري لغات، تلفظ و ... تشكيل شدند كه مكمل هم هستند يادگيري آن ها براي درك زبان انگليسي از مهمترين كارهايي است كه شما بايد براي يادگيري زبان از آنها استفاده كنيد.
در مقاله هاي قبلي درباره آموزش گرامر زبان انگليسي و آموزش مكالمه زبان انگليسي صحبت هاي زيادي كرديم. در اين مقاله قصد داريم درباره موضوع متفاوتي براي شما عزيزان صحبت كنيم.
يادگيري گرامر زبان انگليسي نسبت به يادگيري مكالمه زبان انگليسي كمي راحتتر است اما ملزم يادگيري لغات نيز ميباشد. تلفظ كلمات در مكالمه انگليسي نيز بسيار مهم است و يادگيري آن نياز به تمرين و ممارست دارد. ديدن فيلم و سريال در اين زمينه به شما كمك زيادي ميكند.
اگر در خانه مشغول يادگيري زبان انگليسي هستيد، با سر زدن به سايتهاي مختلف و ديدن فيلم و سريال به راحتي ميتوانيد زبان را ياد بگيريد اما بهترين راه اين است كه به يك موسسه زبان انگليسي رفته و دوره هاي مكالمه زبان انگليسي و دوره هاي گرامر زبان انگليسي زا به صورات حرفه اي آغاز كنيد.
مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي چيز تازه اي نيست ، يادگيري زبان و مخصوصاً زبان انگليسي تقريباً به يكي از دغدغههاي بشر امروزي تبديلشده است، ساعتها و روزهاي متوالي در كلاسهاي آموزش زبان انگليسي به دنبال يادگيري هستيم، يا در خانه وقت نسبتاً زيادي را براي تقويت زبان ميگذاريم، فيلمهاي آموزشي ميبينيم، فايلهاي آموزشي صوتي گوش ميدهيم و صدها فعاليت ديگر تا اين زبان را به نحو احسن ياد بگيريم.
اما زبان فارسي به دليل ريشهٔ نزديك به عربي و دوري از فرهنگ و ريشهٔ اروپا و بيگانگي با زبانشناسي اروپايي و آمريكايي، تاحدودي براي يادگيري زبان انگليسي اختلال ايجاد ميكند و باعث ميشود يادگيري زبان انگليسي براي ما انرژي بيشتري نياز داشته باشد. در اينجا ميخواهيم مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي را بررسي كنيم و اينكه چه چالشهايي بر سر يادگيري انگليسي وجود دارد؟ در اين مطلب بهتفصيل دراينباره بحث خواهيم كرد و سعي ميكنيم اين مشكلات را ريشهيابي كنيم . در انتها راهحلي براي آن ارائه خواهيم داد، در انتها چند توصيهٔ كوتاه براي يادگيري هر چهبهتر به شما ارائه ميشود كه ميتوانيد در مسير يادگيري خود از آنها استفاده كنيد.
مشكلات و چالشهاي فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي
اين مشكلات و چالشها را به دستهبندي ميكنيم و نقش هر يك را بهعنوان يكي از موانع يادگيري شرح ميدهيم.
اولين مورد مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي ؛ اشكال در سيستم آموزشي
محيط آموزشي در ايران چه در مقاطع پايين و چه دانشگاهها عامل به وجود آورندهٔ بسياري از مشكلات براي دانش آموزان و دانشجويان است، در مقطع راهنمايي با شيوهٔ غلط آموزش و تأكيد بر مهارت نوشتاري اولين جرقههاي يادگيري يكزبان تازه را خاموش ميكند، سيستم آموزشي يك فضاي خشك را هم در تأليف كتابها و هم برنامهريزي درسي و ارائهٔ زبان انگليسي ساخته است كه خروجي اين چرخه صرفاً يادگيري قواعد گرامري است كه معمولا غيركاربردي و بلااستفاده است.
صرفنظر از اينكه در مدرسه هيچ ارزشي به مهارتهاي شنيداري و گفتاري دانشآموزان داده نميشود، اكثر قريب بهاتفاق دانشآموزان از گفتن صحيح و بدون ايراد يك جملهٔ سادهٔ روتين عاجزند و كتاب درسي عملاً نقشي در يادگيري ندارد و تنها وسيلهاي است براي نمره گرفتن و تمام كردن. در دوران دبيرستان هم وضع به همين صورت است و عملا هيچ پويايي و فعاليت بخصوصي در دانشآموز ايجاد نميشود و اين چرخهٔ معيوب تا دانشگاه هم ادامه پيدا كرده و چارهاي نيز برايش انديشيده نميشود.
البته بايد گفت دراينبين معلمان شريفي وجود دارند كه تمام تلاش خود را براي تزريق روحيهٔ پويايي براي يادگيري زبان انگليسي به كار ميگيرند و همهٔ ما در طول تحصيل با چنين معلماني برخورد داشتهايم اما مسائل و مشكلات بيانشده از بنياد نهاد آموزشي و برنامهريزي درسي سر برآوردهاند و اين چرخهٔ معيوب معلمان پرتلاش را هم ناكارآمد كرده است.
دوم؛ نداشتن هدف يادگيري ؛ مهمترين مورد مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي
هدف يادگيري زبان در ايران مبهم است، اصولاً براي چه زبان انگليسي ياد ميگيريم؟ درست است كه زبان انگليسي يكزبان بينالمللي است و يادگيري آن جزو الزامات زندگي است ولي تا وقتيكه محيط علمي كشور همچنان اين زبان را به كار نميگيرد و در فعاليتهاي روزمره عملاً اثري از زبان انگليسي نيست اين مسئله زبان انگليسي را اندكي به حاشيه رانده است، هرچند گسترش اينترنت و فضاي مجازي اجبار و الزام خوبي را براي يادگيري براي ارتباط بهتر فراهم كرده است ولي همچنان ضعفهايي دراينباره احساس ميشود، سيل مهاجرتهاي اخير هم يادگيري زبان را هدفمندتر كرده است اما ابهامات براي هدف اصلي يادگيري زبان انگليسي حلنشده باقيماندهاند.
سوم؛ مراكز آموزش زبان
پدر و مادرها به اين اميد كه بچههايشان زبان انگليسي را ياد بگيرند اولين جايي كه به فكرشان ميرسد مؤسسات آموزش زبان است و البته اين تصميم كاملاً درستي است، اما در حال حاضر مراكز آموزشي هم داراي بحران آموزش هستند، برخلاف سيستم آموزشي كه خروجي آن صرفاً يادگيري قواعد و گرامر خشكوخالي است، مراكز آموزش زبان بيشترين انرژي را روي بخش گفتاري متمركز ميكنند و بااينكه بچهها بهاصطلاح مثل بلبل انگليسي صحبت ميكنند ولي همچنان باروح زبان انگليسي بيگانهاند، برخي ديگر از مشكلاتي كه اين مؤسسات آموزشي دارند عبارتاند از كمتجربگي اساتيد و معلمها، عدم تسلط اساتيد به بخش آموزش رواني و متناسب با روحيات دانشآموزان، تأكيد بيشازحد بر محاوره و گفتگو (كه باعث ميشود در هنگام صحبت سيلي از غلطهاي گرامري در جملهبندي فراگيران زبان انگليسي باشد)، عدم تمييز و تشخيص انگليسي رسمي و غيررسمي و بهاصطلاح عاميانه و ساير مشكلات...
چهارم؛ بينظمي در يادگيري
از مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي ، نظم در و استمرار در يادگيري است . فراگيري زبان يك امر تدريجي و پلهپله است و شايد اين يادگيري تا آخر عمر ادامه داشته باشد. قطع و وصل كردن اين فرايند ضربات جبرانناپذيري به فراگيران وارد ميكند، اين بينظمي شامل تغيير مكان مؤسسات، تعطيلي و يا تعليق مؤسسات، بيحوصلگي و زده شدن از يادگيري، مسافرت، برنامههاي كاري است و در كل هر آنچه اين يادگيري را از نظم اصلي آن خارج سازد يك مانع بهحساب ميآيد. يادگيري زبان انگليسي بهعنوان زبان دوم بايد همانند مسير يادگيري زبان مادري در كودكي باشد.
هرروزه و مداوم در حال كشف و ابراز مسائل باشيم و چيزهايي را ياد بگيريم كه براي خودمان شگفتانگيز باشد، همانطور كه در كودكي ابتدا لغات ساده و سپس فعلهاي ساده و تركيب دستوپاشكستهٔ اين دو را بيان ميكنيم، زبان دوم نيز به همين صورت است و بااينكه در اطرافيان ما كمتر كسي پيدا ميشود كه مانند مادر از ابتدا و اصول همراه با او زبان را ياد بگيريم اما معلمان و اساتيد و حتي دوستان ما كه آنها هم در حال يادگيري هستند ميتوانند كمكحال ما در اين زمينه باشند.
چند توصيه:
هرچند موانع بيشتري ممكن است براي مشكلات فارسيزبانان براي يادگيري زبان انگليسي در شرايط مختلف وجود داشته باشد اما با اين روشهايي كه اجمالي در پايين ذكر ميشود شايد برخي از اين مشكلات شمارا برطرف سازد. سلف استادي و يا كار كردن با يك معلم باتجربه و باسواد ميتواند راههاي سودمندي براي يادگيري باشند هرچند اين مورد دوم شايد هزينهٔ زيادي براي شما داشته باشد، دوم اينكه ميتوانيد فيلم انگليسي ببينيد و سريالهاي انگليسي، كورسها و جلسات و گفتگوهاي علمي را دنبال كنيد، مطالب انگليسي را در اينترنت مطالعه كنيد، مقالات علمي معتبر بخوانيد، در شبكههاي اجتماعي با انگليسيزبانان ارتباط برقرار كنيد و يا حداقل پستها و مطالب آنها را بخوانيد، با دوستانتان در تماسها يا گپها از اصطلاحات و گفتههاي روتين انگليسي استفاده كنيد، كتاب انگليسي بخوانيد. مجلات موردعلاقهتان را دنبال كنيد و صدها كار ديگر كه شايد هزينههاي زيادي هم براي شما نداشته باشند
نتيجهگيري
زبان انگليسي بهعنوان زبان دوم از الزامات زندگي امروزه است و تقريباً در تمام كشورهاي جهان تلاش براي يادگيري اين زبان وجود دارد، مطالعه چه بهصورت سلف استادي و يا چه در مراكز آموزشي و چه با معلمين خصوصي و يا فيلمهاي آموزشي زبان انگليسي و فايلهاي صوتي و يا فيلم و سريال انگليسي و چه در مدرسه و يا استفاده از كتابهاي كمكي، همه و همه روشهاي يادگيري اين زبان هستند، اما موانعي هم بر سر اين راه وجود دارد كه مدرسه و نظام آموزشي در صدر اين موانع اثر پسروندهٔ زيادي را بر كل جامعهٔ فراگيران زبان انگليسي وارد ميكند.
در ردهٔ دوم مراكز آموزشي كمتجربه و داراي سواد علمي كم و بينظميهاي موجود در آنها است كه آنهم بهنوبهٔ خود سهم زيادي را در دلزدگي و خستگي افراد براي ادامهٔ يادگيري دارند، ريشههاي زباني مختلف، در دسترس نبودن افراد انگليسي زبان براي برقراري ارتباط هم اين فرايند پسرفت را تسريع ميبخشند و موانع زيادي را بر سر راه زبانآموزان قرار ميدهند.
منبع : آموزشگاه زبان ايران اروپا
- شنبه ۲۷ بهمن ۹۷ ۱۵:۴۰
- ۱۴ بازديد
- ۰ نظر